بریتانیا و آمریکا تلاش جهت استقلال 1805-1620
شورای مستعمرات نشان داد. موفقیت بریتانیا باعث شد که مستعمرات نسبت به آینده خوش بین نباشند. بریتانیا چشم دوخته بود به موفقیت درآمد مستعمرات خود در آمریکا، که جنگهای اروپایی او را حمایت کنند، و این چشم داشت را بدون توافق با مستعمرات آمریکایی خود انجام میداد. از سال ۱۷۷۵ به بعد خیلیها در مستعمرات آمریکای بریتانیا معتقد بودند که از طرف بریتانیا آنها با یک برنامه سازمان یافته سرکوب کنندهای روبرو هستند، که آزاد آنها گرفته شود. بنا به گفته الکساندر همیلتون جوان که بعدها نابغه مالی جمهوری تازه استقلال یافته کشور آمریکا شد، ژرژ سوم، پادشاه بریتانیا، “یک برنامه ثابت و جا افتاده دارد که مستعمرات را برده سازد”.5
پس از چندین ماه اعتراضات، شورش، و زد و خورد زیاد با سربازان بریتانیایی، یک انبوه بزرگی از نظامیان بیش از 30000 نفر بریتانیایی، جهت برقراری نظم نزدیک نیویورک فرود آمدند. این واقعه در تاریخ 4 جولای 1776 بود. همان روز، در فیلادلفیا، یک کنگره سیزده تا از مستعمرات پیشرو خواهان استقلال از بریتانیا، یک بیانیه استقلال را تایید نمودند، که توماس جفرسن، کشاورز ویرجینیایی عمدتاً ذینفوذ در آن بیانیه بود و نوشتن آن را بطور گسترده ای تدوین نمود. بیانیه استقلال بطور شفاف، و آشکار طبیعت قرارداد و روابط حاکم، و تحت حاکمیت را توضیح داده، و این روابط را بطور بسیار انقلابی که تا حال بیان نشده بود، بیان نموده. ساختار سیاسی بریتانیا، با اقتدار خود که سرچشمه از پادشاه/ ملکه گرفته میشد، مردود شمرده شده بود. بیانیه خواستار سیستمی بود که افراد برای خود تصمیم گیرنده بودند که چطور بر آنها حکومت شود. حق و حقوق سنتی که، آزادیخواهان انگلیسی در اوایل در مستعمرات برای آنها ایجاد شده بود و جذابیت برایشان داشت، حالا مردود شمرده میشدند. حال همه خواهان حق، و حقوق طبیعی برای تمام عالم انسانی بودند:
Pages: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41