بریتانیا و آمریکا تلاش جهت استقلال 1805-1620

بریتانیا و آمریکا تلاش جهت استقلال 1805-1620

را دارا بود، فاسد بود، خلاصه ریشه شیطانی را دارا بود، تمام چیزهایی که آمریکایی‌ها از آنها فراری و متنفر بودند، توماس جفرسن، ساکنان بریتانیا را، “ثروتمند، مغرور، زورگو، فحاش، بحث بکن سر چیزهای ناچیز، مفت‌خور” خواند و آنها را مقایسه کرد با “آمریکایی‌های با ادب، با احساس، مهمان نواز، خوش اخلاق”.14 ملی گراهای آمریکایی می خواستند کشور جدیدشان فرهنگ خودش را خلق نماید، که نشانه جدایی آن از بریتانیا باشد، نوآ وبستر، نویسنده معروف دیکشنری، حتی خواهان یک زبان جدید بود: “به عنوان یک ملت مستقل، غرور ما خواهان آن است که ما سیستم خودمان را داشته باشیم، همانطوری که سیستم دولتی ما مستقل و مخصوص به خودمان هست، زبان جداگانه‌ای هم داشته باشیم” بنا به پیش بینی وی،” زمانی می‌رسد که آمریکای شمالی زبان کاملاً متفاوتی را نسبت به زبان انگلیسی صحبت خواهد کرد. به همان اندازه متفاوت که هلندی دانمارکی و سوئدی نسبت به آلمانی هستند، و یا با یکدیگر تفاوت دارند”.15

 

تمام این کارها بخشی از روند ایجاد یک ملت جداگانه محسوب می‌شد، توسط تعریف هویت خود به عنوان “یک جهان جدید” با یک اقیانوس فاصله از “جهان قدیم”. جهانگردان و مسافران بریتانیایی که به آمریکا سفر می‌کردند، اغلب نکته‌هایی داشتند درباره عادات مردود ساخت هرچه که بریتانیایی می‌باشد، و خلاقیت‌های از خود درآوری آنها، و آنکه چه غروری آمریکایی‌ها از خود نشان می‌دادند درباره چنین حرکاتی. سیدنی اسمیت، نویسنده انگلیسی در سال ۱۸۲۰ آمریکایی‌ها را با قلم خود سر جایشان گذاشت:

This is a unique website which will require a more modern browser to work!

Please upgrade today!