بریتانیا و آمریکا تلاش جهت استقلال 1805-1620
پایان یافت، و جنوب رفت زیر اشغال نظامی با 620000 کشته. این تعداد کشته، لازم به ذکر است که کشته شدگان آمریکایی در جنگ اول، و دوم جهانی کلاً بیشتر بود. اتحاد ایالات متحده آمریکا و قانون اساسی آن کشور نهایتاً از این بحرانها سالم بیرون آمدند، و لطمهای نخوردند، و همچنین ارزشهای جمهوریخواهها محکمتر شدند. ضمناً عدم اطمینان، بیاعتمادی نسبت به بریتانیا هم آشکار گردید. در سال ۱۸۶۴ لرد لیونز، وزیر بریتانیایی در واشنگتن بر این باور بود که “سه چهارم آمریکاییها دنبال یک فرصت هستند که با بریتانیا بجنگند.”34 تنفر ایالات شمالی نسبت به بریتانیا به چندین دهه جهت التیام نیاز داشت.
آمریکا زندگی را با یک مجموعهای از مهاجرین انگلیسی شروع نمود، در اوج امپراتوری بریتانیا. کمتر از دو قرن از حاکمیت بریتانیا کنار گرفت، اما برای این ملت جدید از ۱۷۷۶ به بعد چندین دهه طول کشید که استقلال واقعی خود را تحقق دهد. از لحاظ اقتصادی و فرهنگی آمریکا هنوز یک مستعمره بریتانیا باقی ماند. بریتانیا و امپراتوریهای دیگر اروپا آمریکا را از طرف شمال، غرب، و جنوب محاصره کرده بودند. فقط با چیره شدن بر غرب آمریکا به اندازه ای قدرت پیدا کرد که تنها باشد؛ فقط با شکست جنوبی ها، مختص گردید که این کشور بزرگ با انرژی هرچه بیشتر میتواند متحد بماند. حال بریتانیا، بزرگترین قدرت جهان، بایست با این حقیقت مواجه میشد که به اصطلاح فرزند وی، به درجه بلوغ رسیده است. این روند برای به اصطلاح پدر و مادر روند سختی تلقی میشد.
Pages: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41