اجتماع گرایی در انگلستان و تأثیر آن بر وضعیت مسلمانان آن کشور
مجله: پژوهش نامه سیاست خارجی » شهریور 1389 – شماره 25 (18 صفحه – از 87 تا 104)
خلاصه ماشینی: “8 اجتماعگرایی با هدف جذب مسلمانان در جامعه درصدد آن میباشد که ارزشهای ملی انگلیسی،برخلاف،جو پراکندگی فرهنگی،تمام شهروندان انگلستان را اعم از سفید،سیاه،مسلمان،مسیحی و غیره زیر پوشش خود قرار دهد،مسلمانان و مهاجران باید در جامعه انگلستان ادغام گردند،و این بهترین ابزار برای مبارزه با نژادپرستی است. آنها بر این عقیده بودند که اگر مسلمانان در جامعه انگلستان ادغام میشدند،و از تمام مزایای اجتماعی و اقتصادی یک فرد سفیدپوست انگلیسی برخوردار میگردیدند،آنها احساس انزوا و بیعدالتی نسبت به خود نمیکردند،و به حمایتهای خارج از کشور روی نمیآوردند که به حملات و تهدیدهای تروریستی علیه مردم انگلستان،از جمله وقایع 7 جولای 2005 منجر شود. در مقاله به این نکته اشاره گردید که دولت کارگری انگلستان جهت پاسخ به انتقادات جنبشهای افراطی دست راستی که از رشد روزافزونی در انگلستان برخوردار میباشند با توجه به حضور مسلمانان در آن کشور و روحیه نژادپرستی که دستراستیهای افراطی به آن دامن میزدند و همچنین احساس انزوای مسلمانان در انگلستان به ویژه بعد از 11 سپتامبر 2001 میلادی،حوادث داخلی در خود انگلستان در همان سال قبل از 11 سپتامبر 2001 توسط مسلمانان،و ماجرای بمبگذاری در لندن 7 جولای 2005 سیاست اجتماعگرایی را اتخاذ کرد گرفت که هدف آن بهبود وضعیت مسلمانان انگلستان بود. تعامل دولت با اپوزیسیون در انگلستان باثع میشود افکار عمومی و نیز منافع به اصطلاح نصف دیگر ملت مد نظر یا بالعکس سیاستهای دولت توسط اپوزیسیون با در نظر گرفتن منافع افرادی که آنها نمایندگیشان به عهده دارند،یا به عبارت دیگر نصف دیگر ملت،بررسی و فیلتر شود،به عبارت دیگر اپوزیسیون باعث میشود که از طریق تعامل با دولت تمامی سیاستها به طور یکدست به نفع منافع ملت تمام شوند،از جمله سیاست اجتماعگرایی که در این مقاله مورد بحث بود،یعنی با اینکه حزب کارگر انگلستان آن را ارائه نمود،اما بدون تایید و موافقت اپوزیسیون که در این زمان حزب محافظهکار انگلستان میباشد، هیچ وقت نمیتوانست تحقق یابد.”
جایگاه استراتژیک کردستان عراق در سیاست خارجی اسرائیل و الزامات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
مجله: تحقیقات حقوق خصوصی و کیفری » بهار وتابستان1388 – شماره11 (23 صفحه – از 201 تا 223)
اتحاد طبیعی اسرائیل و کردهای عراق ، در واقع تداوم استراتژی امنیت ملی و سیاست خارجی اسرائیل در خاورمیانه برای خروج از انزوا و گسترش حضور در منطقه است . این مسئله در پرتو تحولات نوین در کردستان عراق و گسترش فعالیت سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی کردها در این کشور، زمینه مناسبی را برای توسعه حضور و نفوذ اسرائیل در منطقه کردستان عراق به وجود آورده است . بر این اساس ، اسرائیل همکاری های پنهان و گسترده ای را با کردها آغاز کرده و با حضور مستقیم در منطقه و یا نفوذ در فعالیت های اقتصادی و اجتماعی کردستان ، به دنبال ایجاد متحد استراتژیک جدیدی در خاورمیانه بر مبنای دکترین «اتحاد پیرامونی » است . این مسئله سبب افزایش حساسیت دولت های منطقه و به ویژه چهار کشور ایران ، عراق ، سوریه و ترکیه نسبت به تعاملات اسرائیل و کردها شده و به اخبار و اطلاعات منتشره در مورد حضور و نفوذ اسرائیل در منطقه دامن زده است ؛ به گونه ای که در پاره ای از موارد به ویژه در رسانه های ترکیه و کشورهای عربی منطقه ، ابعاد این روابط بزرگ نمایی شده و در حد وسیعی گسترش یافته است . این مقاله تلاش می کند تا با بررسی پیشینه روابط اسرائیل و کردها و تحولات نوین در روابط آنان ، به ویژه اقدامات اسرائیل برای نفوذ در منطقه کردستان در شرایط کنونی ، منافع استراتژیک دوجانبه کردها و اسرائیل را تجزیه و تحلیل کرده و سپس با بررسی پیامدهای منطقه ای و فرامنطقه ای تعاملات اسرائیل با کردستان ، راهبردهایی را در راستای منافع ملی ایران در قبال توسعه روابط اسرائیل و کردها ارائه کند.
خلاصه ماشینی: “محدوده مرزهای اسرائیل بزرگ کردستان عراق و تغییر راهبردی اتحاد استراتژیک ترکیه ـ اسرائیل اگرچه ترکیه و اسرائیل از سال ١٩٩٦ میلادی ائتلاف استراتژیکی را در منطقه پیگیری کرده اند، اما وجود برخی اختلافات میان آنان و همچنین ابزارهای اعمال قدرت ترکیه بر اسرائیل به ویژه در قبال بحران آب ١ یا تحولات نوین در منطقه مانند پیروزی جریان اسلام گرا و افزایش قدرت ملی ترکیه سبب شده است تا اسرائیل با تقویت جریان کردی به دنبال جبران نقاط آسیب پذیری اسرائیل از ترکیه و تضعیف آن برآید تا از تبدیل شدن ترکیه به رقیب / اسرائیل در خاورمیانه جلوگیری کند. از سوی دیگر با گسترش تقویت هویت کردی و فعالیت گروه های مسلح کرد در منطقه و تلاش آنان برای کسب استقلال سیاسی که با حمایت پنهان اسرائیل صورت می گیرد، بحران های جدیدی در منطقه مانند تشدید اختلافات ارضی و مرزی و ایجاد روند تجزیه طلبی در خاورمیانه در حال شکل گیری است . در این میان ترکیه اگرچه در سیاست خارجی خود همواره تلاش می کند تا با دوری گزیدن و بیگانه ساختن خود از خاورمیانه ، استانداردهای لازم را برای عضویت در اتحادیه اروپا به دست آورد، اما تحولات سیاسی و امنیتی عراق به ویژه در کردستان این کشور و تأثیر مستقیم آن بر امنیت ملی و تمامیت ارضی ترکیه ، سبب توجه خاص آن به مسئله کردستان و ضرورت تعامل با دولت های منطقه به ویژه اعراب / شده است .”
مطالعه تطبیقی بین بازار مشترک المنافع انگلستان و کشورهای مستقل مشترک المنافع روسیه
مجله: مطالعات روابط بین الملل » زمستان 1387 – شماره 5 علمی-پژوهشی/ISC (24 صفحه – از 73 تا 96)
خلاصه ماشینی: “در نامه خود در سال 1939،وزیر بریتانیائی مسئول امور هندوستان،لرد زتلند،به نماینده مقیم بریتانیا در هندوستان،لرد لینیلتوگو،ابراز داشت که سرعت پیشرفت کار رو به استقلال هندوستان«بیشتر به درشکه میخورد تا به یک قطار سریعالسیر،» )002:9891,HGREESNAM( و با اینکه لرد لینیلتوگو نسبت به این قضاوت تا حدی شک داشت اما بلافاصله بعد از شروع جنگ،لرد لینیلتوگو از این موضوع تعجب کرد که انگلستان واقعا به فکر زمان بخصوصی برای خارج شدن از هند میباشد. انحلال آرام اتحاد جماهیر شوروی،و انتقال آن به کشورهای مشترک المنافع روسیه،طبق آنچه اشاره گردید،الگوئی بود که عمدا از انحلال امپراتوری انگلستان گرفته شد،که بقاء و نفوذ زمامداران مسکو جهت حفظ منافع اقتصادی و امنیتی بجا بماند،و از جنگ و خونریزی و قطع رابطه و نفوذ کامل جلوگیری گردد. »(همان:9)38 اتحاد جماهیر شوروی،همانند الگوی انحلال خود که مانند انحلال امپراتوری انگلستان انجام گرفت،انگیزههائی را هم که در اعضاء کشورهای مستقل مشترک المنافع روسیه،جهت ماندن در این اتحادیه به وجود آورد،همانند الگوی بازار مشترک المنافع انگلستان،و طرح کلمبو که به آن اشاره شده بود،مانند،«دفاع، حملونقل،کاهش تعرفههای گمرکی،انرژی و غیره. اتحاد جماهیر شوروی هم میشود گفت که امپراتوری بود،در اثر فشارهای هزینههای دفاعی منحل شد،مقامات کرملین به فکر حفظ موقعیت کشور خود بودند،و از الگوی بازار مشترک المنافع انگلستان استفاده کردند،همانطوریکه در مقاله مشاهده شد،که منافع،نفوذ،و قدرت کشور خود را حفظ نمایند و ایده کشورهای مستقل مشترک المنافع روسیه را در ذهن خود پروراندند،و باید روند نسبتا بدون خونریزی،مانند زمان استقلال دادن به مستعمرات که انگلستان نسبتا بدون خونریزی انجام داد،مقامات کرملین هم با همان الگو با مشکل خود برخورد کردند.”
نقش فرهنگ ملی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
مجله: دانش سیاسی » پاییز و زمستان 1387 – شماره 8 علمی-پژوهشی/ISC (40 صفحه – از 187 تا 226)
سیاست خارجی هر کشور برونداد تعامل دیالکتیک عوامل مادی محیطی و زمینههای فرهنگی،هویتی و تاریخی آن است.دراین میان فرهنگ ملی یکی از مهمترین عوامل مؤثر در ساخت هویت ملی،انگارههای ذهنی نخبگان،نقش و منافع ملی و جهتگیریها و استراتژیهای سیاست خارجی است.این مسئله بهواسطهء جداناشدنی سیاست خارجی در حلقههای بههمپیوستهء اجتماعی و تأثیر عناصر فرهنگی-هویتی در شکلگیری و تحول سیاست خارجی به وجود آمده است.برایناساس،باتوجه به اهمیت تبارشناسی عناصر هویتی و فرهنگی در درک سیاست خارجی یک کشور،نویسنده در مقالهء حاضر به بررسی ریشههای فرهنگی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پرداخته و تأثیر شاخصهای مؤثر در هر لایهء فرهنگی ایران بر سیاست خارجی را با رویکردی نظری-عملیاتی ارزیابی کرده است.بهنظر میرسد علیرغم تکثر گفتمانهای هویتی ایران،با شناسایی عناصر گفتمان هویت ایرانی،اسلامی،مدرن و انقلاب اسلامی،امکان توضیح و تبیین سیاست خارجی و حتی فهم رفتار احتمالی ایران وجود دارد.
خلاصه ماشینی: “درواقع،اگرچه در حوزهء نظریهپردازی در سیاست خارجی،تلاشهای بسیاری برای منظم ساختن پدیدارهای ملی و بین المللی و توصیف و تبیین علت و معلول احتمالی این پدیدهها-باتوجه به مفاهیمی مانند قدرت، منافع،ساختار و کارگزار-از گذشته در قالب نظریههای واقعگرا و یا آرمانگرا وجود داشته است،تنها پس از تحولات روششناختی در روابط بین الملل و ظهور نظریههای تحلیل سیاست خارجی و تقویت نگرشهای شناختی،هرمنوتیک و تفسیری و پس از آن ظهور نظریههای پستمدرن،انتقادی،سازهانگاری،جامعهشناسی تاریخی و گفتمانی، اهمیت عوامل اجتماعی و فرهنگی در تکوین سیاست خارجی مورد توجه قرار گرفته است. بااینهمه،اگرچه هیچ اتفاق نظری در مورد ماهیت،تعداد و علل ظهور متغیرهای فرهنگی در هریک از این لایههای فرهنگ ملی وجود ندارد،روابط متقابل این بافت هویتی،تعیینکنندهء اهداف و رفتار خارجی ایران و چگونگی اجرای آن بوده است؛7زیرا از طریق این عناصر فرهنگی،تعریف از«خود»،«دیگران»،تصور از نقش«خود»در نظم بین الملل و ویژگیها و عملکرد نخبگان و کارگزاران سیاست خارجی تعیین شده است. بااینهمه،شرایط در حال گذار و انتقالی ایران از شاخصهای اجتماعی سنتی به شرایط نوین در نظام بین الملل و تمایلات ایرانیان به احیای هویت ایرانی و اسلامی و نیاز آنان به علوم و فناوری غربی در این فرایند و همچنین،تحمیل برخی از هنجارها و ارزشهای غربی در قالب رژیمها و هنجارهای بین المللی سبب شده است که عناصر فرهنگ غربی تحت تأثیر دو لایهء هویتی ایرانی و اسلامی،در ساخت سیاست خارجی ایران مؤثر باشد(زهیری،علیرضا،9731، صص 351-571)؛اما نقش آن در تکوین سیاست خارجی ایران همواره ثانوی و بیشتر تحت تأثیر دیگر لایههای فرهنگ سیاسی ایران بوده است و این مسئله سبب ابهام و پیچیدگی رفتار ایران در نظام بین الملل شده است.”
حزب کارگر انگلیس و جنگ عراق در سال 2003
مجله: مطالعات خاورمیانه » تابستان 1384 – شماره 42 علمی-ترویجی/ISC (22 صفحه – از 89 تا 110)
خاورمیانه میان قدرتهای بزرگ: اختلاف و همکاری انگلستان و آمریکا (1957 - 1952)
مجله: مطالعات خاورمیانه » بهار 1384 – شماره 41 علمی-ترویجی/ISC (10 صفحه – از 257 تا 266)
نخبگان سیاسی و تئوری قدرت
مجله: راهبرد » بهار 1383 – شماره 31 ISC (21 صفحه – از 43 تا 63)
خلاصه ماشینی: “دلیل دیگری هم وجود دارد که چرا جوامع دموکراتیک در مورد مقدار زیاد قدرت نظامی حساسند،ناراحتی آنها از یک وضع خاص سرچشمه میگیرد:با اینکه همه قبول دارند که قدرت نظامی برای دولتهای دموکراتیک جهت دفاع در مقابل تجاوز لازم است،ولی همه بر این باورند که وجود قدرت نظامی در دست چند نفر نشاندهنده تهدید همان ارزشهای دموکراتیک است که قرار بود. 83 در زندگی روزمره حضور طبقه حاکم به وضوح مشاهده میشود،این مورد قبول همگان است که در هر کشوری،چه پیشرفته یا عقب افتاده،مدیریت امور عمومی در دست اقلیتی تشکیل شده از افراد بانفوذ میباشد،مشابه آن در کشورهای همسایه اتفاق میافتد،«این دنیایی است که تمام افراد وابسته به یک فرد میباشند و تمام افراد در این وابستگی امور سیاسی به یک فرد شریکند،حتی اگر غیراز این هم بود،لااقل اینطور به نظر میرسد که اقلیتی بر اکثریت حکومت میکند،برای این طرز فکر دو واقعیت سیاسی وجود دارد». آنان ممکن است بگذارند که اوضاع به خودی خود مراحلی را طی کند و تاریخ بهطور طبیعی به وجود آید،در هسته مرکزی تحلیل میلز و صحبتهای رادیکال وی این باور نهفته است که در درون جامعه مدرن آمریکا تا هر زمان دیگر در تاریخ آمریکا امکانات اجرای قدرت در دست چند نفر ترکیب گروههای مشخص نخبگان در بریتانیا (به تصویر صفحه مراجعه شود) 1-ناخالص:به معنی کل پستهای موجود میباشد،چون بعضی از افراد دارای چند پست هستند.”
(بازشناسی پیوندهای سیاسی و اتمی دو کشور بزرگ انگلوساکسون) ریشه «روابط خاص» بین انگلستان و آمریکا
مجله: راهبرد » تابستان 1382 – شماره 28 ISC (15 صفحه – از 53 تا 67)
خلاصه ماشینی: “گرچه چرچیل اولین کسی بود که از واژه«روابط خاص»استفاده کرد،این امر از زمان جنگ جهانی اول اهدف سیاست خارجی بریتانیا شده بود؛ برای مثال،لرد سسیل در سال 7191 به همکاران کابینهای خود گفت اینک که ایالات متحده آمریکا علاقهمند به امور اروپا و بین المل میباشد، بریتانیا میتواند از مزایای روابط نزدیک با ایالات متحده آمریکا استفاده کند. درهرحال،همانطوری که بریتانیا نهاد بازار مشترک المنافع را به عنوان راهی برای حفظ وابستگیها به امپراتوری در شرایط و زمانی که آمریکا روند اعطای استقلال را تشویق میکرد، به وجود آورد،طبیعی است که یک ناظر باور کند که نخبگان سیاسی بریتانیا به آمریکا به دید ابرقدرت جدیدی نگاه میکردند که هنوز به بلوغ نرسیده است و فقط یک چیز با بریتانیا مشترک دارد و آن دفاع در مقابل کمونیزم است. چرچیل در نطق خود ایده «روابط خاص»بین بازار مشترک المنافع بریتانیا و امپراتوری بریتانیا و ایالات متحده را مطرح کرد:«وابستگی برادرانه نه تنها احتیاج به دوستی و درک متقابل بین دو سیستم نزدیک به هم ما دارد،بلکه روابط تنگاتنگ مداوم بین مشاوران نظامی ما،تشخیص دشمن مشترک، داشتن سلاحهای مشابه،مراوده نظامی و نیز لازم است». گفتم که برنامه سوم جهت حفظ منافع و قدرت بریتانیا،بعد از دو برنامه ذکر شده (اعطای استقلال به مستعمرات و ایجاد روابط خاص با آمریکا)،ورود به بازار مشترک اروپا بود که با مخالفت شدید دوگل روبرو شد؛او تا زمانی که زنده بود،با بریتانیا مخالفت میکرد و راه این کشور را برای ورود به بازار مشترک اروپا محدود میکرد،زیرا بریتانیا را«سفیر»آمریکا در اروپا میدید.”
پیامدهای ملی شدن صنعت نفت ایران بر سیاست خارجی بریتانیا
مجله: راهبرد » تابستان 1381 – شماره 24 ISC (10 صفحه – از 136 تا 145)
خلاصه ماشینی: “»4 طبق گفتهء«سر راجر استیونز»سفیر بریتانیا در تهران«دولت ایالات متحده بر این باور است که به نفع ایران و تمام جهان آزاد خواهد بود که این کشور دارای چندین قوای نظامی باشد که نه تنها از عهده حفظ امنیت داخلی ایران برآید،بلکه بتواند در شرایط حمله از خارج، به طور مؤثر از خود دفاع کند. »8 طبق نظر وزارت امور خارجه آمریکا،«ایالات متحده منافع بسیار مهمی در کمک کردن به کشورهای جهان آزاد برای دفاع از خود در مقابل عملیات خرابکارانه کمونیسم دارد» با اینکه آمریکاییها در آن مقطع در شرایطی نبودند که به اندازه کافی منابع مالی برای چنین نیاز اضطراری کنار بگذارند،ولی درهرحال ارسال ابزار جنگی و مستشار جهت تعلیم نظامیان ایران را آغاز کردند. با وجود طرفداری ایالات متحده از این پیمان به جهت جلوگیری از نفوذ شوروی در خاورمیانه،این کشور نسبت به پیوستن به آن به عنوان یکی از اعضا بیمیل بود،چرا که بریتانیا «به خاطر تقویت دفاع غرب(و به خاطر منزوی کردن«جمال عبد الناصر»رهبر ملیگرای رادیکال مصر)11از طرف کشورهای رادیکال غرب مورد انتقاد قرار گرفته بود. »61 با این حال،از دید بریتانیا،هنوز منافع زیادی در شرق سوئز وجود داشت بنابراین از بین رفتن نفوذ امپراتوری در هندوستان به این معنا نبود که بریتانیا باید با این منطقه خداحافظی کند،هنوز پایگاه آن کشور در مصر،دید مثبت (برخلاف دیدگاه ایالات متحده آمریکا)نسبت به پیمان بغداد،و روابط حسنه با دولتهای خلیج فارس،از جمله منافع بریتانیا به شمار میرفت.”
سیاست جهانی از 1945 به این سو
مجله: راهبرد » زمستان 1380 – شماره 22 ISC (6 صفحه – از 329 تا 334)
خلاصه ماشینی: “دیگر موضوعات این کتاب عبارتاند از:جنگ خلیج فارس در مقابل عراق و پیامدهای مختلف آن؛قرارداد ماستریخت جهت پیشرفت در شکلگیری اتحادیه اروپا؛تنش در چین بین آزادسازی اقتصادی و تندروی کمونیزم در حاکمیت طولان دنگ شیائو پینگ؛تحولات در آفریقا مانند بهبودی اوضاع درآفریقای جنوبی، غنا،و حتی آنگولا و از طرف دیگر بدتر شدن شرایط در نیجریه،سومالی،رواندا،و لیبریا؛ بحرانی شدن اوضاع برای سازمان ملل متحد؛و به پایان رسیدن قرارداد برروی تعرفهها و مبادلات تجاری (GATT) و بهطور کلی تمایلات نسبت به مصالح بین المللی. گرچه قوای نظامی اتحاد جماهیر شوروی در یک یا دو مورد دارای برتری بود و در موارد دیگر به اندازهای بود که بتواند جوابگوی حمله از طرف ایالات متحده باشد،اما توازن برتری بین ابرقدرتها بهطور قطع به طرف ایالات متحده آمریکا بود،زیرا این کشور دارای چنان قدرت اقتصادی بود که بتواند برتری خود را از لحاظ تسلیحاتی و سیاسی حفظ کند و دارای مهارتهایی باشد که بتواند از عهده پیچیدگی یک دولت مدرن برآید. کالوسورسی در کتاب خود اظهار میدارد، موضوع دیگری که در اواخر قرن بیستم در اثر جنگ سرد تحت الشعاع قرار گرفته بود،مشکل دسترسی دولتها به مواد خامی بود که در داخل مرزهای دولت دیگری قرار گرفته بودند،خصوصا نفت،و این مواد برای اقتصاد آنها بسیار مهم به شمار میرفت. چرچیل نخست وزیر دولت ائتلافی انگلستان در زمان جنگ و نخست وزیر دولت محافظهکار انگلستان از سال 1591 به بعد،و ارنست بوین، وزیر امور خارجه دولت کارگری انگلستان بعد از جنگ جهانی دوم از سال 5491 تا سال 1591،هر دو بر این باور بودند که لازم است راهی اندیشیده شود که آمریکا بهطور مستمر و مداوم کمکهای اقتصادی خود را به انگلستان اعطا کند.”
دیپلماسی اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر آغاز دهه دوم 2000میلادی
کمکهای بشر دوستانه : دیپلماسی بین المللی حزب کارگر برای برتری و سروری بریتانیا در قرن 21
مطالعات بین المللی 1384 شماره 7
خلاصه ماشینی: “حزب کارگر انگلیس به عنوان یک حزب سوسیالیستی و مدافع ستمدیدگان شناخته میشود . با وجودی که تصور بر این است که گروههای محافظه کار انگلستان میبایست بیشتر به سمت امپریالیست گرایی سوق داشته باشند ، با این حال ، نوشتار پیش روی گواه بر این است که حزب کارگر انگلستان بیشتر به این جهت تمایل دارد . دلیل این پدیده را میتوان در این دانست که از حزب انگلستان انتظار نمیرود که عملکردی خارج از منافع ملی داشته باشد . به همین روی ، این حزب نیز به رویکرد امپریالیست گرایی روی آورده است . در حالی که این نوع طرز عملکرد برای حزب محافظه کار قابل پیش بینی است.”
دیدگاه حزب محافظه کار بریتانیا در قبال اتحادیه اروپا در نیمه اول قرن بیست و یکم
جریان شناسی احزاب و نخبگان سیاسی در بریتانیای مدرن قرن بیست و یکم
اتحادیه اروپا و مشارکت شرقی در آغاز قرن بیست و یکم میلادی
روابط جمهوری اسلامی ایران با بریتانیا و تاثیر آن بر مناسبات ایران و اتحادیه اروپا
روابط جمهوری اسلامی ایران با بریتانیا و تاثیر آن بر مناسبات ایران و اتحادیه اروپا با تاکید بر دهه اخیر میلادی 2000 تا 2010
اجتماع گرایی در انگلستان و تاثیر آن بر وضعیت مسلمانان آن کشور
گروه های ذی نفوذ و تصمیم گیری در اتحادیه اروپا
" روابط خاص " اتمی و دیپلماتیک دو کشور انگلوساکسون و بحران امنیتی در خلیج فارس
” روابط خاص ” اتمی و دیپلماتیک دو کشور انگلوساکسون و بحران امنیتی در خلیج فارس در آغاز قرن بیست و یکم میلادی
دریافت مقاله
دیپلماسی انگلستان در قبال شورای همکاری خلیج فارس
دیپلماسی انگلستان در قبال شورای همکاری خلیج فارس در آغاز قرن بیست و یکم با تاکید بر مسائل ایران و روابط با امارات متحده عربی
دریافت مقاله