با وجود ایران، عربستان اهمیتی برای آمریکا ندارد
رابطه با ایران پس از انتخابات آمریکا در گفتوگوی همدلی با دکتر علیرضا موسویزاده
روزنامه همدلی ، شماره 453 به تاريخ 95/08/10، صفحه 3 (سیاست)
ترامپ یا کلینتون کمتر از 10 روز دیگر به عنوان چهل و پنجمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا انتخاب میشوند. در شرایطی که آمارها از برتری هیلاری کلینتون حکایت دارد، ولی رای اقشار پایین جامعه و مناطق فقیرنشین، شرایط را پیچیده کرده است. سیاست خارجی آمریکا در منطقه خاورمیانه و همچنین نگرانیها در مورد برجام بعد از اوباما و اهمیت عربستان در آینده برای آمریکا، مسائلی هستند که با دکتر «علیرضا موسویزاده» استاد دانشگاه و متخصص سیاست بینالملل از دانشگاه ولز بریتانیا، مطرح کردیم . او میگوید که نتیجه انتخابات آمریکا هیچ تاثیری بر وضعیت برجام ندارد، چه رئیسجمهور هیلاری کلینتون باشد و چه دونالد ترامپی که گفته است در صورت پیروزی در انتخابات، توافق را پاره خواهد کرد. وی همچنین معتقد است که با وجود ایران، عربستان سعودی اهمیتی برای آمریکا نخواهد داشت. این گفتوگو در ادامه از نظر شما میگذرد.
آقای دکتر، چرا سطح مناظرات ریاست جمهوری تا این حد پایین آمده است؟
این مسئله به حامیان طیفهای سیاسی برمیگردد. نماینده قشر لمپن و محروم جامعه که از نظر اجتماعی درسطح پایینی قرار دارند، بر کیفیت سطح مناظرات تاثیرگذار بوده است.
کدام یک از نامزدهای انتخابات آمریکا میتواند برای ایران در منطقه مشکلساز باشد؟
هر کدام که انتخاب شوند مجری سیستم خواهند بود و تفاوتی نخواهد کرد. چون اشخاص و احزاب در روند کلی سیاست خارجی و منافع ملی آمریکا نمیتوانند تاثیرگذار باشند. از ابتدای انقلاب تا کنون روند سیاسی آمریکا – چه در زمانی که جمهوریخواهان بر سر کار بودند و چه زمانی که دمکراتها- همواره تلاش براین بود که ایران را تحت حوزه استراتژیک خود درآورند. بنابراین، این موضوع ربطی به احزاب و اشخاص ندارد و همین روندی که شروع شده است، در آینده نیز ادامه پیدا خواهد کرد.
با این حساب، سرنوشت روند اجرای برجام بعد از اوباما چه خواهد شد؟
توافق هستهای(برجام) از فیلترهای منافع ملی آمریکا، طیفهای ذینفع و لایههای مختلف عبور کرده و نهادینه شده است. همین کاری که اوباما کرد، روسای جمهوری قبلی هم در صدد انجام آن بودهاند، ولی چون سیاست داخلی ایران به آن نقطه نرسیده بود و هماهنگی لازم بین سیاست خارجی دو کشور وجود نداشت، برجام با تاخیر و در دوره روحانی اتفاق افتاد. بنابراین مسئله حزبی و فردی نیست و هر شخص و حزبی که بر سر کار بیاید، روند اجرای برجام ادامه خواهد یافت.
آینده روابط آمریکا با عربستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
از نظر سیاست خارجی آمریکا، عربستان سعودی تا قبل از انقلاب 57 در رتبه دوم و سوم اهمیت قرار داشت. بعد از جنگ اعراب و شوک نفتی که دامن اقتصاد جهان را گرفت، بحث دوقطبی شدن ژاندارم خلیج فارس توسط نیکسون در سال 1973 مطرح شد و عربستان به قطب امنیتی جنوب خلیج فارس تبدیل شد. عربستان در قبال امنیتی که آمریکا برایش تامین میکرد، به آمریکا نفت میداد. ولی با ورود تکنولوژیهای جدید نفتی و کشف نفت در مناطق مختلف دنیا؛ از جمله آمریکا و کانادا (مثلا در آلبرتای کانادا به اندازه کل دنیا نفت وجود دارد) عربستان از نظر نفتی دیگر اهمیتی برای آمریکا ندارد. از لحاظ سوقالجیشی هم، به دلیل برگشت ایران به حوزه استراتژیک آمریکا، عربستان دیگر اهمیت گذشته را نخواهد داشت. چون اهمیت استراتژیک عربستان به خاطر خارج بودن ایران از حوزه استراتژیک آمریکا بود. به همین دلیل هم بود که سعودیها تلاش میکردند در روند توافق هستهای خلل ایجاد کنند. بنابراین خاورمیانه در شرف شکلگیری وضعیت جدیدی است. در آیندهای نه چندان نزدیک یا دور، درگیریها و تنشها فروکش خواهد کرد و خاورمیانه به منطقهای اقتصادی و تجاری تبدیل خواهد شد. در نتیجه از لحاظ تجاری، بعد از آسیای شرقی در درجه دوم قرار خواهد گرفت و اروپا از دید سیاست خارجی آمریکا، در رده سوم اهمیت قرار میگیرد. به همین دلیل هم بود، که آمریکا عجله میکرد تا توافق هستهای صورت گیرد که خیالش از نظر ثبات در منطقه راحت شود و بتوانند توجه خود را به منطقه شرق آسیا متمرکز کند.
آیا از لحاظ سیاست خارجی آمریکا، آسیای شرقی در رتبه اول اهمیت قرار گرفته است؟
شرق آسیا به خاطر چین و کشورهای نوظهور، شرایط اقتصادی پویا و بازارهای تجاری گستردهای ایجاد کرده است. به همین دلیل، چین با افزایش قدرت سیاسی و نظامی خود، سعی در ایجاد ثبات در این منطقه دارد. بنابراین، رشد همهجانبه چین، تداخلهای سیاسی و نظامی با آمریکا را در پی دارد، که باعث اولویت بخشیدن این منطقه در سیاست خارجی آمریکا شده است.
پیشبینی شما از انتخابات آمریکا چیست؟
از دید هر آدم معمولی و منطقی، کلینتون برنده انتخابات است. ولی به دلیل تعداد زیاد فقرا در مناطق مرکزی آمریکا، پیشبینی سخت خواهد بود. به دلیل چرخشهایی که در نوع اقتصاد و صنعت؛ از سنتی به مدرن ایجاد شده، مناطق پنسیلوانیا، نیوهمشایر و مناطق مرکزی آمریکا، در سطح پایینی از رفاه اجتماعی، اقتصادی و تحصیلی قرار دارد. اکثر شهروندان این مناطق از حامیان ترامپ هستند. بنابراین ترامپ هم از شانس ریاست جمهوری برخوردار است. باید دید منافع به کدام سمت میچرخد، چون که سیاست ابزاری برای کسب منافع بیشتر است. اما اینکه ترامپ شعارهایی در مخالفت با حاکمان سیاسی سر میدهد، در حد یک شعار توخالی بیش نیست. آمریکا یک نظام سرمایهداری است و جالب است که یک مولتی میلیاردر بگوید من طرفدار فقرا هستم. دلیل این تناقض در کسب آرای اقشار فقیر، برای طیف مقابل نهفته است. طیف جمهوریخواه برای در دست گرفتن قدرت، سعی در کسب آرای این قشر را دارد. ولی در هر حال، برنامهها و سیاستهای بلندمدت ایالات متحده، برای کسب منافع ملی تغییری نخواهند کرد.