نخبگان سياسی بریتانیا، ایران یک سرمایه استراتژیک حیاتی و خلیج فارس: یک عصر جدید؟
با اینكه روابط ما با دولت كارگری بریتانیا در آغاز قرن بیست و یكم در سطح یك روابط كامل دیپلماتیك می باشد اما مجدداً بین ایدئولوژی و عملكرد سیاسی همانطوری كه در فصل گذشته نشان داده شد فاصله بسیار عمیقی وجود دارد.
با اینكه روابط ما با دولت كارگری بریتانیا در آغاز قرن بیست و یكم در سطح یك روابط كامل دیپلماتیك می باشد اما مجدداً بین ایدئولوژی و عملكرد سیاسی همانطوری كه در فصل گذشته نشان داده شد فاصله بسیار عمیقی وجود دارد.
در این فصل ما به بررسی الگوی تصمیم گیری در سیاست خارجی حزب محافظه كار انگلستان در قبال جمهوری اسلامی ایران پرداختیم. بررسی ما در این فصل این است كه حزب محافظه كار بریتانیا در زمان که سركار بود چه الگوی تصمیم گیری در سیاست خارجی خود در قبال جمهوری اسلامی ایران پیاده می كند. حزبی كه به طور علنی و واضح پرچم دار حفظ منافع بریتانیا می باشد.
برای درك بیشتر الگوی تصمیم گیری در سیاست خارجی حزب محافظه كار بریتانیا در قبال جمهوری اسلامی ایران، كه در دهه 80 و اوایل دهه 90 میلادی بر سر كار بود، اول دكترین سیاست خارجی حزب محافظه كار بریتانیا را بررسی كردیم.
در این فصل مشاهده شد كه حزب محافظه كار بریتانیا تبلیغ كننده عقیده بریتانیا بزرگتر و در نتیجه فدراسیون امپراطوری بوده است. آنها ایدئولوژی تجارت آزاد را با ادامه امپراطوری بریتانیا یكی می دانستند. محافظه كاران حزب محافظه كار بریتانیا حداكثر كوشش خود را جهت ادغام امپریالیزم و امپریالیزم اجتماعی كردند. به این معنی كه برای طبقات كارگر انگیزه هائی ایجاد كردند كه از سوسیالیزم دوری كنند و به طیف محافظه كارها بپیوندند. باورهای امپریالیستی كه حزب محافظه كار بعد از 1945 داشت تحت تأثیر جنگ دوم جهانی قرار داشت. تقریباً نصف اعضای پارلمانی حزب محافظه كار قبل از شروع قرن بیستم متولد شده بودند. هنوز از لحاظ سنّتی امكان آنكه یك كنفرانس توسط شخصی مثلاً رئیس دفتر پارلمانی ژزف چمبرلین باشد وجود داشت. باور حزب محافظه كار این بود كه مأموریت امپراطوری بریتانیا و مأموریت امپریالیستی حزب محافظه كار یكی بودند.
ما دكترین حزب محافظه كار بریتانیا را در قبال سیاست خارجی بررسی كردیم. این برای درك بهتر الگوی تصمیم گیری در سیاست خارجی حزب محافظه كار بریتانیا در قبال جمهوری اسلامی ایران بود، كه در دهه 80 و اوایل 90 میلادی بر سر قدرت بود.
در فصل پیشین كتاب جهت بررسی الگوی تصمیم گیری در سیاست خارجی حزب كارگر بریتانیا در قبال جمهوری اسلامی ایران به مطالعات موردی یا Case Study پرداختیم و مثال برخورد دولت كارگری بریتانیا را در قبال ایران در رابطه با ملی شدن صنعت نفت را بكار بردم. مشاهده شد كه نه تنها یك حزب سوسیالیستی كاملاً امپریالیستی با ایران برخورد كرد بلكه همان الگو در اواخر قرن بیستم و آغاز قرن بیست و یكم در قبال جمهوری اسلامی ایران ادامه دارد كه به طور عمیق مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت.
Pages: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173