نخبگان سياسی بریتانیا، ایران یک سرمایه استراتژیک حیاتی و خلیج فارس: یک عصر جدید؟

نخبگان سياسی بریتانیا، ایران یک سرمایه استراتژیک حیاتی و خلیج فارس: یک عصر جدید؟

به دنبال ملی شدن كانال سوئز توسط دولت مصر در سال 1956، بدون مشورت با ایالات متحده، مستقلاً بریتانیا وارد عمل شد. بریتانیا در یك طرح بریتانیایی- فرانسوی- اسرائیلی به مصر حمله كرد. بنابراین توطئه بریتانیا با اسرائیل و فرانسه پوششی و شكستن سد و موانعی بود برای عملیات نظامی كه در مورد ایران چنین شرایطی وجود نداشت.

عملیات نظامی سوئز توسط بریتانیا، فرانسه و اسرائیل موفقیت آمیز نبود. بعد از حمله به مصر آمریكائیها نقش فعالی در سازمان ملل بازی كردند تا نقش بریتانیا را محكوم سازند و آمریكائیها خواستار عقب نشینی بریتانیا از خاك مصر شدند.

ایدن می بایست از ملی شدن شركت نفت ایران و انگلیس و بحران و پیامدهای آن درس می آموخت: یعنی آنكه، بریتانیا نمی تواند از طریق نظامی بدون هماهنگی با ایالات متحده عمل كند. بحران سوئز فقط اشاره و یادآوری بود كه بریتانیا نمی تواند بدون كمك ایالات متحده عمل كند. ولی بحران شركت نفت ایران و انگلیس نشان داد كه دست بریتانیا چقدر بسته است و چقدر ناتوان می باشد. بحران شركت نفت ایران و انگلیس نشان داد كه بریتانیا بدون مشورت با ایالات متحده نمی تواند از طریق نظامی در خاورمیانه عمل كند.

بحران سوئز توسط نویسندگان مختلف (از جمله آنتونی ناتینگ) به عنوان درسی كه بریتانیا هیچ وقت یاد نگرفت. در هر حال بحران سوئز نشان دهنده محدودیت های قدرت بریتانیا در خاورمیانه بود. ولی قابل بحث است كه بحران ایران- یا بحران های ایران 1954-1950 پایه سُستی را كه دیپلماسی بریتانیا و قابلیت آن برای داخله نظامی در حمایت از اهداف دیپلماتیك اش، از قبل ریخته بود. به عبارت دیگر بحران یا بحران های 1954-1950 ایران ضعف بریتانیا را آشكار ساخت. بریتانیایی ها نهایتاً، با سه انتخاب مواجه شده بودند: به سیاست دولت ایران تن بدهند؛ از طریق نظامی مداخله كنند؛ یا مانور سیاسی دهند تا مصدق را ساقط كنند. نهایتاً آنها دنبال رو راه سوم شد و موفق شد در آن. بریتانیا در انتخاب راه سوم موفق شد.

به نظر صحیح می رسد كه به این نتیجه رسید كه این باعث تصمیم ایدن شد كه در سال 1956 آمریكائیها را در جریان نگذارد. اما بحران سوئز فقط نشان داد كه چرا در بحران شركت نفت ایران و انگلیس، بریتانیا نمی توانست به طور مؤثر عمل كند، مگر آنكه حمایت و دستیاری آمریكا وجود داشته باشد؛ و آنكه بریتانیا فقط آن حمایت و دستیاری را وقتی از آمریكا دریافت می كند كه آمریكائیها منافع برای خود ببینند و داشته باشند و آنكه اگر آمریكا منافعی ببیند و راغب به حمایت از منافع بریتانیا باشد.

This is a unique website which will require a more modern browser to work!

Please upgrade today!