نخبگان سياسی بریتانیا، ایران یک سرمایه استراتژیک حیاتی و خلیج فارس: یک عصر جدید؟

نخبگان سياسی بریتانیا، ایران یک سرمایه استراتژیک حیاتی و خلیج فارس: یک عصر جدید؟

با اینكه بریتانیا امروزه، همچنان آینده خود را در وابستگی به ایالات متحده می داند و “روابط خاص” با آن كشور كه در فصلهای مختلف این كتاب آن را مورد بررسی دقیق قرار داده ایم، سیاستی كه هنوز ادامه دارند و بریتانیا گام به گام با ایالات متحده و در پشت سر آن كشور حركت می كند، مانند همكاری با ایالات متحده در خلیج فارس بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، همراهی بریتانیا با ایالات متحده آمریكا در بحران بالكان در دهه 90 میلادی، جنگ اول عراق، جنگ افغانستان بعد از حادثه 11 سپتامبر 2001، و جنگ عراق سال 2003 میلادی و پیامدهای آن تا امروز در عراق، و حضور فعلی بریتانیا و آمریكا در خلیج فارس كه ادامه روند همان همكاری پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بین انگلستان و آمریكا كه بر اساس سیاست “روابط خاص” كه در این كتاب مورد بررسی قرار داده ایم، ولی علیرغم این گفته ها، از دیدگاه بریتانیا، جمهوری اسلامی ایران در قرن بیست و یكم همچنان از اهمیت مهمی برای بریتانیا برخوردار می باشد، جهت حفظ منافع اقتصادی بریتانیا. گر چه شرایط در آغاز قرن بیست و یكم فرق كرده است برای بریتانیا، و خود بریتانیا در دریای شمال از نفت برخوردار است، ولی نفت ایران باعث می شود كه ایران كشور ثروتمندی باشد، و در نتیجه این ثروت در اثر نفت به ایران توان اقتصادی می دهد كه بازار بالقوه ای برای فروش خدمات و محصولات انگلستان باشد. بریتانیا به نفت ایران به طریق اوایل و اواسط قرن بیستم احتیاج ندارد، زیرا هم خود بریتانیا دارای نفت می باشد، و صادركنندگان دیگر هم جهت برآوردن نیازهای نفتی بریتانیا در جهان وجود دارند, ولی ایران در اثر منابع غنی نفتی خود در نتیجه از ثروت خاصی برخوردار است كه در نتیجه باعث می شود كه قابلیت خرید محصولات انگلیسی را داشته باشد، و لذا بازار بالقوه ای برای بریتانیا در آغاز قرن بیست و یكم می باشد.

جمهوری اسلامی ایران با منابع بسیار عظیم نفت خود، و بودن بازار بالقوه ای برای بریتانیا یكی از مراكز اصلی منافع بریتانیا در قرن بیست و یكم به شمار می رود. همانطوری كه در این كتاب اشاره شد، پس از ملی شدن صنعت نفت در ایران، ایالات متحده آمریكااز اواسط قرن بیستم وارد حوزه نفوذ بریتانیا شد و از اواسط قرن بیستم تا امروز منافع بریتانیا در ایران در تعارض با منافع ایالات متحده آمریكا قرار گرفته است. زیرا پس از انقلاب اسلامی در ایران، بریتانیا در پی سیاست “روابط خاص” با ایالات متحده و وابستگی به آن كشور كه در این كتاب راجع به آن سیاست و “روابط خاص” و نیاز بریتانیا به ایالات متحده صحبت كرده ایم، نهایتاً به همان روند سیاسی، “روابط خاص” بین بریتانیا و آمریكا و ادامه روند همان همكاری ادامه داد و دنبال روی حضور ایالات متحده آمریكا در خلیج فارس شد، علیرغم نیاز به ایجاد ارتباط با دولت جمهوری اسلامی ایران، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در این كشور به جهت آنكه همانطوری كه ذكر شد، جمهوری اسلامی ایران در اثر منابع غنی نفتی خود و در نتیجه ثروت بدست آمده از نفت بازار بالقوه ای برای فروش خدمات ومحصولات بریتانیا می باشد.

این فصل نشان دهنده آن است كه، چطور الگوی تصمیم گیری در سیاست خارجی بریتانیا در قبال جمهوری اسلامی ایران در قرن بیست و یكم عمل خواهد كرد؟

الگوی تصمیم گیری در سیاست خارجی بریتانیا در قبال جمهوری اسلامی ایران، و آنكه چطور در قرن بیست و یكم عمل خواهد كرد، بر اساس قدرت روزافزون ایالات متحده آمریكا می باشد.

روابط انگلستان با جمهوری اسلامی ایران در قرن بیست و یكم همچنان در چارچوب، زیر پوشش و بر اساس سیاست یا ادامه سیاست “روابط خاص” بین بریتانیا و آمریكا كه در این كتاب ذكر شده سعی می شود اعمال شود. سیاست كوتاه آمدن، كه به آن در این كتاب اشاره كردیم، نقش پیشرو و پذیرش نقش رهبری ایالات متحده آمریكا می باشد.

This is a unique website which will require a more modern browser to work!

Please upgrade today!