نخبگان سياسی بریتانیا، ایران یک سرمایه استراتژیک حیاتی و خلیج فارس: یک عصر جدید؟
انگلستان در آغاز هزاره سوم میلادی همچنان با مسایل و مشكلات گوناگون سیاسی و اقتصادی مواجه می باشد. بنابراین نوع روابط و مناسبات بریتانیا با جمهوری اسلامی ایران، با تجربه های تاریخی، عوامل ساختاری و ماهیت منافع است.
بریتانیا به دلیل سلطه طولانی و مؤثر خود در خلیج فارس به مدت دو قرن، نوزدهم و بیستم، و نفوذ عمیق در ایران تا اواسط قرن بیستم، 1951، زمان ملی شدن شركت نفت انگلیس و ایران، نفوذ گسترده ای در منطقه پیدا نموده كه در ابعاد سیاسی و اقتصادی قابل مشاهده است. این امر در زمینه های داد و ستدهای بازرگانی، قراردادها و پیمان كاری های دولتی و خصوصی، ریشه های عمیقی دارد. البته پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران سعی بریتانیا بر آن است كه از طریق دیپلماسی داد و ستدهای بازرگانی، قراردادها و پیمان كاری های مختلف را مجدداً در این كشور ایجاد كند. بریتانیا می داند كه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، جمهوری اسلامی ایران كشور مستقلی می باشد – خالی از نفوذ ایالات متحده آمریكا در ایران، و خالی از توانائی كه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران داشت، سوار شدن بر پشت ایالات متحده و در پی حفظ منافع در ایران، و باید به تنهائی جدا از سیاست “روابط خاص” با آمریكا در پی بازار در جمهوری اسلامی ایران باشد، مانند سایر كشورها.
بریتانیا بدون شك علاقه عمیقی برای ایجاد روابط اقتصادی با جمهوری اسلامی ایران را دارد، ولی بریتانیا آغاز هزاره سوم میلادی باید مانند سایر كشورهای اروپائی، اگر نه جهان، به سعی و كوشش جهت حفظ منافع خود و رقابت در جمهوری اسلامی ایران بپردازد.
انگیزه، منافع اقتصادی در جمهوری اسلامی ایران، در قرن بیست و یكم می باشد كه باعث شده است كه بریتانیا همچنان نقش فعال در مناسبات دیپلماتیكی با جمهوری اسلامی ایران ایفا كند. مسأله اساسی در مورد جمهوری اسلامی ایران برای بریتانیا به منافع بریتانیا در مورد مبادلات بازرگانی این كشور مربوط می شود.
بریتانیا نسبت به نقش آمریكا به عنوان طراح تغییرات پس از پایان جنگ سرد در خلیج فارس بسیار حساس بوده و ملاحظات سیاسی در این زمینه دارد. دولت بریتانیا با سلطه هر قدرتی بخصوص آمریكا، برای اقتدار در خلیج فارس به شدت مخالف است.
سیاست بریتانیا برای گفت و گو با جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر یك سلسله منافع حیاتی است. مجموعه این منافع كه شامل ابعاد و موارد سیاسی، و اقتصادی می باشد، سبب اهمیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران در سیاست بریتانیا گشته است. بریتانیا در آغاز قرن بیست و یكم برای حفظ مصالح و منافع خود در جمهوری اسلامی ایران از دیپلماسی استفاده می نماید.[simple_tooltip content=’S.Serfaty, Bridging the Persian Gulf Across the Atlantic, the Middle East Institute, Vol, 52, No 3, Summer, 2000, p.340.’][ 46 ][/simple_tooltip]
در دهه 1990 و آغاز قرن بیست و یكم دیپلماسی بریتانیا در مقابل جمهوری اسلامی ایران به طور چشمگیر، علی رغم مشكلات زیاد با ایران، مانند مسئله سلمان رشدی، با در نظر گرفتن خصومت ایالات متحده آمریكا در مقابل ایران، پستی و بلندی ها و غیره وجود داشته است و فعال بوده است. بریتانیایی ها جهت ارتقای روابط دیپلماتیك با جمهوری اسلامی ایران، وارد عمل شده اند.
Pages: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173