نخبگان سياسی بریتانیا، ایران یک سرمایه استراتژیک حیاتی و خلیج فارس: یک عصر جدید؟

نخبگان سياسی بریتانیا، ایران یک سرمایه استراتژیک حیاتی و خلیج فارس: یک عصر جدید؟

همانطوری كه در فصل سوم گفته شد، بحران شركت نفت ایران و انگلیس دولت كارگری بریتانیا را با انواع و اقسام مشكلات اقتصادی روبرو كرد كه توجه خاصی را نیاز داشت. بحران از نوعی بود كه می توانست به طور موقت بر روی موقعیت اقتصادی بریتانیا از داخل تأثیر بگذارد. بنابراین موضوع از دید دولت بریتانیا رفتار امپریالیزمی و تكان دادن پرچم امپراطوری نبود، بلكه موضوع منافع داخلی بود.

وزیرامور خارجه دولت كارگری ، اِرنِست بِوین، همانطوری كه در فصل سوم بررسی شد كه در زمان تصدی وی بحران شركت نفت ایران و انگلیس به وجود آمد قبل از آنكه هِربِرت موریسون جای او را در سال 1951 به عنوان وزیر امور خارجه جدید بگیرد، شدیداً بر این باور بود كه موقعیت بریتانیا به عنوان یك قدرت بزرگ باید باقی بماند.

در فصل سوم خاطرنشان کردیم كه اگر گفته شود فاصله ای بین ایدئولوژی و عملكرد سیاسی در جهت حفظ منافع بریتانیا وجود ندارد، حرف نسنجیده ای خواهد بود. زیرا در راستای حفظ منافع بین ایدئولوژی و عملكرد سیاسی فاصله وجود دارد. در فصل سوم شواهد هم از آرشیو ملی بریتانیا جهت اثبات این مسئله ارائه داده شد، كه چنین موردی را بهتر روشن سازد. ما در فصل سوم به عنوان مطالعه و بررسی مورد بحران اختلافو مهمتر از همه دیدگاه دولت كارگری بریتانیا كه در مقطع مورد نظر ما بر سر كار بود را با دولت ایران بر سر بحران شركت نفت ایران و انگلیس به صورت مطالعه موردی بررسی كردیم که نتیجه این بررسی در قبال انقلاب اسلامی ایران در سال 1978، زمانی كه تصادفاً دولت كارگری بر سر كار بود، و در اواخر قرن بیستم و آغاز قرن بیست و یكم، زمانی كه مجدداً دولت كارگری بریتانیا در قدرت می باشد، و سیاست آن دولت در قبال جمهوری اسلامی ایران در اواخر قرن بیستم و آغاز قرن بیست و یكم صدق می كند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی دولت كارگری بریتانیا در قدرت بود. در سالهای آخر رژیم شاه همانطوری كه در فصل سوم گفته شد، سیل دلارهای نفتی پس از افزایش بهای نفت به ایران سرازیر شده بود. حجم مبادلات بازرگانی بین ایران و بریتانیا از یك میلیارد استرلینگ، به استثنای خرید اسلحه گذشته بود.

در سالهای 78-1977 میلادی بریتانیا مقام چهارم را در واردات و مقام پنجم را در صادرات ایران داشت و سفارت بریتانیا در تهران بیشتر فعالیت خود را صرف گسترش بازرگانی بین دو كشور می كرد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران كه دولت كارگری بریتانیا در قدرت بود تمایلات از طرف آن دولت در راستای ادامه همان روند گسترش بازرگانی بین بریتانیا و جمهوری اسلامی ایران و برقراری مناسبات در راستای همان اهداف گسترش بازرگانی قبل از انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی در ایران ادامه داشت.

This is a unique website which will require a more modern browser to work!

Please upgrade today!