نخبگان سياسی بریتانیا، ایران یک سرمایه استراتژیک حیاتی و خلیج فارس: یک عصر جدید؟
طبق بررسی های فصل سوم، از آنجائی كه الگوی تصمیم گیری در سیاست خارجی بریتانیا در جهت حفظ منافع آن كشور، به سبب ضعف اقتصادی و سیاست دفاعی بریتانیا، همكاری با ایالات متحده آمریكا بود، سیاست خارجی حزب كارگر بریتانیا در قبال جمهوری اسلامی ایران، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ناچار، دیدگاه ایالات متحده شد.
به عبارت دیگر سیاست همكاری حزب كارگر بریتانیا كه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در قدرت بود، با ایالات متحده آمریكا در قبال جمهوری اسلامی ایران و رهبری آمریكا، ادامه سیاست “روابط خاص” بین انگلستان و آمریكا بود، كه مورد بررسی در كتاب قرار دادیم.
دولت كارگری بریتانیا امروزه، در آغاز قرن بیست و یكم مانند گذشته، همانطوری كه در فصل سوم نشان داده شد وابستگی خود را به ایالات متحده و “روابط خاص” با آن كشور را حفظ می نماید. و این سیاستی است كه هنوز ادامه دارد و آن كشور گام به گام با ایالات متحده آمریكا و در پشت سر آن كشور حركت می كند، مانند همكاری با ایالات متحده در خلیج فارس، كه از اواخر قرن بیستم در دهه 1980 میلادی شدت گرفت، و همراهی دولت كارگری بریتانیا با ایالات متحده آمریكا در بحران بالكان در اواخر قرن بیستم میلادی در دهه 1990، جنگ در افغانستان بعد از 11 سپتامبر 2001 ، جنگ عراق 2003 میلادی و بحران بعد از آن.
در مورد سیاست خارجی دولت كارگری بریتانیا در قبال جمهوری اسلامی ایران در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یكم، همانطوری كه در فصل سوم ذكر شد، بین ایدئولوژی و عملكرد سیاسی در جهت حفظ منافع بریتانیا فاصله وجود دارد، كه شواهد هم از آرشیو ملی بریتانیا جهت تحقق دادن به این مورد، در فصل سوم ارائه داده شد.
البته همانطوری كه قبلاً هم اشاره شد، بریتانیا سعی می كند مناسبات قوی تری را نسبت به جمهوری اسلامی حفظ نماید – و نمونه بارز آن این است كه دولت كارگری بریتانیا از بدو ورودش به قدرت در اواخر قرن بیستم و آغاز قرن بیست و یكم سعی بر آن نهاد كه روابط دو كشور جمهوری اسلامی ایران و بریتانیا را در حدّ سفیر برساند و در آن سطح نگه دارد. این به دلیل شرایط اقتصادی ضعیف بریتانیا می باشد كه در فصل سوم به آن اشاره شد.
در موارد بحرانی، مانند اختلاف دولت آمریكا با جمهوری اسلامی ایران بر سر فعالیتهای هسته ای، با اینكه در به اصطلاح میان مدت بریتانیا مواضع مختلفی نسبت به جمهوری اسلامی ایران اتخاذ می كند، مانند موضع مستقل خود، موضع “روابط خاص” بین انگلستان و آمریكا را در قبال جمهوری اسلامی ایران در پیش می گیرد.
با این كه روابط جمهوری اسلامی ایران با دولت كارگری بریتانیا در آغاز قرن بیست و یكم در سطح یك روابط كامل دیپلماتیك می باشد، یعنی در هر دو كشور روابط در حدَ سفیر می باشد، اما مجدداً بین ایدئولوژی و عملكرد سیاسی، همانطوری كه در فصل سوم نشان داده شد، فاصله بسیار عمیقی وجود دارد.
Pages: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173