نخبگان سياسی بریتانیا، ایران یک سرمایه استراتژیک حیاتی و خلیج فارس: یک عصر جدید؟

نخبگان سياسی بریتانیا، ایران یک سرمایه استراتژیک حیاتی و خلیج فارس: یک عصر جدید؟

در ارتباط با مالکیت زمین، تأثیر بر طبیعت، “گروه حاکم” از رکود کشاورزی قرن نوزدهم که تا قرن بیستم به درازا کشید متأثر شدند؛ لذا آن رکود از اهمیت خاصی برخوردار بود. “طبیعت طولانی رکود کشاورزی باعث از بین رفتن املاک کلان در بخش کشاورزی گردید، روندی که توسط تغییرات قوانین مالی که در زمان صدارت نخست وزیر ویگز یا لیبرال آن زمان (که حال حزب کارگر می باشد)، دیوید لوید – جرج به تصویب رسیدند تسریع پیدا کرد.”[simple_tooltip content=’ibid., p.135.’][ 23 ][/simple_tooltip] تخمین زده شده است که بین 1918 تا 1926بین شش تا هشت میلیون هکتار زمین که دست به دست گشتند و اغلب آنها به کشاورزان خرده یا کوچک رسید. به دنبال فشار از طرف تولید کنندگان و کنار آمدن ها و سازش های موفقیت آمیز که مورد بحث قرار دادیم، زمین داران سنتی این دفعه با مسئله طور دیگری برخورد کردند. آنها توسط مدیریت ماهرانه ای زمین های خود را به فروش رساندند، و این باعث شد که تمام ثروت آنها محفوظ باقی بماند. ثروت بدست آمده از این طریق مجدداً در تجارت سرمایه گذاری شد. بخشی نیز در صنعت و خرید املاک و اموال در خارج از کشور مورد سرمایه گذاری قرار گرفت. این زمین داران که در قرن بیستم فعال گشتند “در فعالیت های بزرگ صنعتی که به طور فزاینده ای آن فعالیتها رشد کردند. به گونه ای که تولیدات زمین ها را مورد تجارت قرار دادند، حتی اگر مالک آن زمین ها بودند و آن قدر درآمد نداشتند که حالا تولیدات آنها را مورد تجارت قرار دهند، و درآمد از این تجارت دریافت کنند. شرکت های بازاریاب و تولید کننده مواد غذایی، نفوذ خیلی زیادی بر خرده کشاورزها که آن زمین ها را خریده یا مستأجرانی که روی آن زمین ها کار می کنند داشتند. همچنین خرده کشاورزها یا مستأجران زمین ها به طور افزاینده ای متکی به مالکان سابق آن زمین ها شده اند که حال صاحب صنایع می باشند. از این طریق زمین و کشاورزی با بخش انحصاری ادغام کامل شده اند.”

تا دهه 1930 میلادی در اغلب موارد هنوز ممکن بود در شرکتها جانشین پست مدیر اجرائی از داخل خانواده های بزرگی که مالک آن شرکت ها بودند انتخاب گردد. بعد از 1940 این شرایط رو به کاهش رفت زیرا خانواده ها کوچکتر شدند و آمار کشته ها در دو جنگ جهانی به طور فاحش رقم بالائی را داشت. لذا اعضاء بنیانگذار شرکت ها مجبور شدند مدیران را از خارج از خانواده های خود جذب نمایند.

سرمایه و املاک خانوادگی در شرکتهای خانوادگی به تدریج کاهش یافته و اعضاء خانواده سرمایه های خود را به سایر مناطق دیگر منتقل می کردند. در نتیجه منافع خاص خود در شرکتهایشان دیگر متمرکز نمی شد و منافع دیگر آنها ارجحیت پیدا کرد. وابستگی تاریخی چنین خانواده هائی به شرکت های خود رفته رفته از غلظت خود کاسته شده است و گستردگی منافع آنها در سیستم شرکتهای بزرگ تر باعث شده است که خیلی از تجار سرمایه دار خود را با سیستم سرمایه داران مالی وفق دهند.

This is a unique website which will require a more modern browser to work!

Please upgrade today!