نخبگان سياسی بریتانیا، ایران یک سرمایه استراتژیک حیاتی و خلیج فارس: یک عصر جدید؟
این البته یک ادغام دیگری برای طبقه صاحب زمین و زمین داران قدیمی محسوب می شود؛ ادغامی که این بار با قسمت مالی بریتانیا یا سیتی که از آن در این فصل صحبت گردیده است. طبقه مالکان و زمین داران قدیمی، این مرتبه بر روی سهامداری نهادینه شده تمرکز یافتند. شرکت های بیمه به طور سنتی اموال خود را به صورت اوراق قرضه دولتی و اوراق قرضه شرکت ها نگه می داشتند. اما درآمد بالاتری که بر روی سهام عادی دریافت می شد، شرکتهای بیمه را تشویق به تغییر در توازن سرمایه شان به طرف سایر زمینه ها کرد. شرکتهای بیمه به زودی و به سرعت به عنوان سهام دار مسلط اوراق قرضه شرکت های کلان شدند. در نتیجه، نسبت جمعیتی که سهامدار بودند کم کم کوچکتر شد. “بیرون راندن سهامداران فردی نتیجه خرید سهام توسط نهادهای سهامدار متنوع و مختلف می باشد. در وهله اول، شرکتهای بیمه وارد شرکت های کلان شدند، و در سال 1942 آنها تقریباً نصف سهام صادر شده یا انتشار یافته را در اختیار گرفتند. بزرگترین آنها حدود 30 شرکت را در اختیار گرفت.”
این روند در راستای مالکیت نهادینه شده انعکاس پیدا کرده است. برای مثال، در دهه 1970 میلادی مالکان نهادینه شده زمین نهادهای منطقه مالی لندن یا سیتی بودند. آنها از هر نهاد دیگر حتی از کلیسای انگلیکان بیشتر زمین داشتند. علاوه بر این از دانشگاه های باستانی، مانند دانشگاه های آکسفورد و کمبریج هم بیشتر زمین داشتند. این دانشگاه ها دارای زمین های کشاورزی تجاری و مسکونی بودند و همچنین در شرکت های مختلف سهام داشتند. “این رشد در
زمین داری توسط شرکت های مالی در دهه 1970 میلادی شکل گرفت و خصوصاً زمین داری مقیاسی بزرگ یافت. این باعث دور شدن از شغل های مالکیتی شد و به سمت نوع مدرن روابط موجر/مستأجر سنتی حرکت کرد. الگوی خوبی شد برای شرکتهای مالی برای خرید زمین و سپس فروش سهام در زمین به شرکتهای بیمه و پول های بازنشستگی که موقعیت مساوی با مزرعه داری و سایر فعالیتهای تجاری دارد.”[simple_tooltip content=’ibid., pp. 138-139.’][ 25 ][/simple_tooltip]
در این چارچوب فعالیت ترکیبی “کشاورزی- تجاری”، کشاورزی و مزرعه داری ارجاع داده می شود به مدیران اجرائی زیردست که روش مدیریت آنها بیشتر دارای وجه اشتراک با مدیران اجرائی تولید کننده دارد تا با مزرعه داران روش سنتی و قدیمی.
آنهائی که دارای تعداد سهام بالای شرکتها می باشند، و آنهائی که صاحب زمین های کلان هستند، در یک چارچوب متحد، به یکدیگر نزدیک شده اند که این توسط مالکیت نهادینه شده انجام گرفته شده است. “این مالکان فردی کسانی هستند که از مالکیت اموال نهادینه شده بهره مند هستند، زیرا روش این نهادها در عملیات خود طوری می باشد که باعث ایجاد رفاه اعضاء طبقه حاکم می گردد.”[simple_tooltip content=’ibid., p.139.’][ 26 ][/simple_tooltip] این ساختار روابط باعث تفکیک شخص بین آنهائی که کنترل کننده سرمایه هستند و از سرمایه سود می برند از یک سو و آنهائی که نه سرمایه کنترل می کنند و نه سود و مزایائی به آنها می رسد از سوی دیگر شده است. هر چه که تفرقه ها و اختلافات در داخل نخبگان باشد، نخبگان با یک دیگر منافع مشترک دارند، که آن هم ادامه موفقیت فعالیتهای مالی کلان به طور کلی می باشد.
Pages: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173