نخبگان سياسی بریتانیا، ایران یک سرمایه استراتژیک حیاتی و خلیج فارس: یک عصر جدید؟

نخبگان سياسی بریتانیا، ایران یک سرمایه استراتژیک حیاتی و خلیج فارس: یک عصر جدید؟

بنا به گفته پروفسور زیمرمن “این امر نباید به دید فروپاشی امپراطوری بریتانیا نگریسته شود، یا از دست دادن قدرت یا پرستیژ؛ بلکه باید به عنوان یک بازنگری و دوباره سازی در نظر گرفته شود”[simple_tooltip content=’V. Albertini, Decolonisation, (London: African Publishing Co.2001), p.34.’][ 26 ][/simple_tooltip]

به نظر وی، “امپریالیزم بریتانیا باید خود را با شرایط جدید تطبیق دهد. در هر حال از این به بعد واژه “انگلیسی” دیگر نمی تواند راجع به نژاد خاص سخن بگوید، به ملت خاصی ربط داده شود، یا به سرزمین خاصی اطلاق شود و برتری سفیدها را نمی توان مطرح کرد، با اینکه برای انگلوساکسونها مشکل است که زیر بار نژاد لاتین برود.”[simple_tooltip content=’Ibid.’][ 27 ][/simple_tooltip] به عقیده زیمرمن، دیگر “ملت و دولت واژه های صحیحی نیستند. از طرف دیگر، نهضت خودمختاری طلبانه که ما در چارچوب امپراطوری مشاهده می نماییم غیرقابل اجتناب است.”[simple_tooltip content=’Ibid.’][ 28 ][/simple_tooltip] به گفته گودون- واکر، وزیر روابط بازار مشترک المنافع در زمان دولت کارگری 1945 و وزیر خارجه در سالهای 65-1964:

یک امکان این است که ملی گرایی آسیا در مقابل غرب صف آرایی کرده باشد. من فکر می کنم این امر بزرگ ترین فاجعه ای است که جهان با آن روبرو می باشد و برای یکی دو قرن آینده مشکلات زیادی را در بر خواهد داشت. من فکر می کنم که بازار مشترک المنافع، که شامل بزرگ ترین ملل آسیا و غرب می شود، بزرگ ترین امید جهان است: آسیا و غرب به جای خشونت و شک دوستی و همکاری به وجود می آورند. آن طور که می بینیم این وظیفه ای است که تاریخ به بازار مشترک المنافع بریتانیا محول کرده است. هیچ نیروی دیگر در جهان که به اندازه بازار مشترک المنافع انگلستان مفید باشد، نیست.[simple_tooltip content=’M. Leifer, Constrains and Adjustments in British Foreign Policy, (London: George Allen Unwin, 1992), p.192.’][ 29 ][/simple_tooltip]

پروفسور هادسون، از دانشگاه آکسفورد، بعد از جنگ جهانی دوم بازار مشترک المنافع را به عنوان “چهارمین امپراطوری بریتانیا ” تعریف نمود. “این تعبیر به دنباله تعبیر سومین امپراطوری بریتانیا پروفسور آلفرد زیمرمن بود”[simple_tooltip content=’Ibid., 204.’][ 30 ][/simple_tooltip] که در سال 1920 این واژه را به کار برده بود. پروفسور زیمرمن تاریخ امپراطوری بریتانیا را به سه دوره تقسیم کرده بود: نخست، دوره گسترش در سرزمینهای متعدد بود که بین سالهای 1783- 1776بود. دوم، از جنگ استقلال آمریکا تا جنگ جهانی اول، که دوران ساخت امپراطوری جدید بر اساس قدرت دریایی و تجارت بود. در این دوره کشورهای مستعمره خودمختاری داخلی پیدا کردند ولی از لحاظ سیاسی به کشور مادر متکی ماندند. بعد از جنگ جهانی اول، دوره سوم شروع شد که بازار مشترک المنافع بریتانیا تکامل یافت. (زمانی که هندوستان هم به آن پیوست، بازار مشترک المنافع بریتانیا تبدیل به بازار مشترک المنافع مدرن گردید). وقتی هندوستان به عنوان یک کشور غیر سفیدپوست به بازار مشترک پیوست، دوره امپراطوری چهارم، بریتانیا به گفته پروفسور هادسن، آغاز شد. (زیرا در این مقطع بازار مشترک المنافع بریتانیا تبدیل به بازار مشترک المنافع مدرن گردید.

This is a unique website which will require a more modern browser to work!

Please upgrade today!