نخبگان سياسی بریتانیا، ایران یک سرمایه استراتژیک حیاتی و خلیج فارس: یک عصر جدید؟
همراه با استوكس سِردُنالد فِرگاسون، معاون وزیر سوخت و نیروی بریتانیا، یك مقام وزارت دارائی بریتانیا، مشاوران فنی نفت و یك مقام از بخش امور اقتصادی وزارت امور خارجه بریتانیا حضور داشتند. سِر فرانسس شِفِرد، سفیر بریتانیا در تهران، نیز به هیأت پیوست. بهمراه شِفِرد، سفیر بریتانیا در تهران، یك كنسول سفارت و یك كارشناس امور ایران حضور یافتند. پنج نماینده از شركت نفت ایران و انگلیس نیز همراه هیأت به تهران رفتند اما بر سر میز كنفرانس ننشستند.
ریچارد استوكس، وزیر كالاهای بریتانیا، پیشنهاداتی ارائه داد كه عبارتند از “1- تولید نفت را تضمین تضمین بكنند، و 2- موجودیت مقدار زیاد نفت در اختیار اشخاصی قرار گیرد كه نفت ایران را استخراج كردند و توسعه دادند”[simple_tooltip content=’PRO, London, CAB 129/47 CP (51) 257, Memorandum by Herbert Morrison on the dispute with Persia, Secret, 26th September 1951, p.9.’][ 31 ][/simple_tooltip] و همزمان به ایران گفته شود كه ملی شدن نفت از طرف بریتانیا مورد قبول واقع گردیده است و شركت نفت ایران و انگلیس از ایران، بیرون كشیده شود. از طرف دیگر ایران، لازم بود كه پرسنل فنی بریتانیایی را حفظ نماید و از یك سازماندهی با سطح بالای عملیات نفتی برخوردار باشد كه زیر كنترل انگلیسی باشد، كه پرسنل بریتانیایی بتواند از اعتماد به نفس برخوردار باشند.
دولت ایران در بیانیه ای اعلام كرد كه پیشنهادات در چارچوب فرمولی كه اساس مذاكرات بر آنها بنا شده بود قرار نگرفته و از صحبت كردن راجع به پیشنهادات خودداری نمود. دولت ایران فقط می خواست راجع به:
1- خرید نفت جهت نیازهای خود بریتانیا صحبت كند.
2- بررسی خسارات قابل پرداخت به شركت نفت ایران و انگلیس صحبت كند.
3- استخدام پرسنل فنی بریتانیایی توسط شركت ملی نفت ایران صحبت كند.[simple_tooltip content=’Ibid.’][ 32 ][/simple_tooltip]
دولت بریتانیا با این سه نكته موافقت نكرد زیرا تقبل آنها برای بریتانیا به منزله تقبل و پذیرفتن خواسته های قانون ملی شدن اول ماه می 1951 می بود.
دكتر مصدق در مذاكرات خصوصی خود با ریچارد استوكس علاقه خود را به ادامه مذاكرات جهت فرمول بعدی نحوه خرید نشان داد. مصدق اصرار داشت كه پرسنل بریتانیایی و ایرانی نفت می بایست در چارچوب قرارداد مستقیم با شركت ملی نفت ایران استخدام گردند. مصدق با حفظ پایبندی به اصول خود می گفت كه پیشنهاد بریتانیا به این معنا خواهد بود كه “خدمتگزار از ارباب خود بزرگتر خواهد بود.”[simple_tooltip content=’M.A.HEISS, op. cit., p.136.’][ 33 ][/simple_tooltip] علیرغم حمایت هَریمن از طرح استوكس مشخص شد كه مصدق قصد قبول كردن این صحبتها را نداشت و استوكس در نتیجه تصمیم به معلق ساختن مذاكرات گرفت و در 23 آگوست تهران را به قصد لندن ترك كرد. هَریمن، نماینده ترومن دراین بحران بین بریتانیا و ایران دو روز بعد تهران را ترك كرد.
Pages: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173