نخبگان سياسی بریتانیا، ایران یک سرمایه استراتژیک حیاتی و خلیج فارس: یک عصر جدید؟

نخبگان سياسی بریتانیا، ایران یک سرمایه استراتژیک حیاتی و خلیج فارس: یک عصر جدید؟

با تكمیل بیانیه رسمی بریتانیا و ایران، مناظره در شورای امنیت در جلسات بعد صرفاً مرتبط بودند با دو موضوع؛ اول، تشخیص آنكه آیا واقعاً اختلاف وجود دارد، و اگر وجود دارد آیا اختلاف صلح و امنیت را تهدید می كرد یا آنكه موضوع داخلی ایران بود؛ دوم، صلاحیت شورای امنیت، و دادگاه بین الملل در ارتباط با موضوع داخلی ایران. هیأت بریتانیایی وارد مشورت فوری با طرفداران و حمایت كنندگان خود شدند. در 19 اكتبر، لاكاسِت فرانسه پیشنهاد داد كه مناظره متوقف شود تا بعد از آنكه دادگاه بین المللی رأی خود را صادر كند. نماینده بریتانیا، سِر گلدوین جِب، با این قطعنامه موافقت كرد. شورای امنیت قطعنامه را با هشت رأی قبول كرد. روسیه فقط رأی مخالف داد، یوگسلاوی و بریتانیا رأی ممتنع دادند.[simple_tooltip content=’A.W. FORD, op. cit., pp. 124-53.’][ 50 ][/simple_tooltip] در این بین در 25 اكتبر 1951 انتخابات برگزار و پس از یك مدت طولانی از مطرح شدن رأی دادگاه لاهه، وینستون چرچیل رهبر حزب محافظه كار جای كِلمِنت اَتلی رهبر حزب كارگر را گرفت و نخست وزیر جدید بریتانیا شد.

همانطوری كه در ابتدای این فصل ذكر شد، هدف در این فصل پرداختن به تمایلی است كه بریتانیا نسبت به برقرار كردن مناسبات با جمهوری اسلامی ایران در زمانی که دولت كارگری در بریتانیا در قدرت بود. نشان داد در نتیجه در این فصل الگوی تصمیم گیری در سیاست خارجی حزب كارگر بریتانیا در قبال جمهوری اسلامی ایران را مورد بررسی قرار می دهیم.

برای درك بیشتر از الگوی تصمیم گیری در سیاست خارجی حزب كارگر بریتانیا در قبال جمهوری اسلامی ایران، اول به دكترین سیاست خارجی حزب كارگر بریتانیا پرداختیم.

خاطرنشان کردیم كه اگر گفته شود فاصله ای بین ایدئولوژی و عملكرد سیاسی در جهت حفظ منافع بریتانیا وجود ندارد حرف نسنجیده ای خواهد بود. زیرا در راستای حفظ منافع بریتانیا بین ایدئولوژی و عملكرد سیاسی فاصله وجود دارد. در این فصل شواهد هم (از آرشیو ملی بریتانیا) جهت اثبات این مسئله ارائه داده شد كه چنین مورد را روشن سازد. ما به عنوان مطالعه و بررسی مورد بحران اختلاف و مهمتر از همه دیدگاه دولت كارگری بریتانیا كه در مقطع مورد نظر ما بر سر كار بود را با دولت ایران بر سر بحران شركت نفت ایران و انگلیس به صورت مطالعه موردی، بررسی كردیم. نتیجه این بررسی در قبال انقلاب اسلامی در ایران در سال 1987 زمانی كه تصادفاً دولت كارگری در بریتانیا بر سر كار بود و سیاست آن دولت در قبال جمهوری اسلامی در اواخر قرن بیست و آغاز قرن بیست و یكم نیز صدق می كند. در اثر مطالعه موردی در این فصل، مشاهده می شود كه در راستای حفظ منافع بریتانیا توسط دولت كارگری آن كشور بین ایدئولوژی و عملكرد سیاسی فاصله زیادی وجود دارد.

This is a unique website which will require a more modern browser to work!

Please upgrade today!