نخبگان سياسی بریتانیا، ایران یک سرمایه استراتژیک حیاتی و خلیج فارس: یک عصر جدید؟
آنتونی ایدن، وزیر امور خارجه دولت محافظه كار بریتانیا، تجربه زیادی روی ایران داشت. او در دانشگاه آكسفورد فارسی خوانده بود و “همیشه ایران را ایتالیای شرق خطاب می كرد.”[simple_tooltip content=’J.A.Bill and W.R.LOUIS,op. cit., p.244.’][ 27 ][/simple_tooltip] ایدن در زمان بحران نفت ایران در سال 1933به عنوان معاون پارلمانی وزارت امور خارجه بریتانیا خدمت كرده بود. ایدن به ایران سفر کرده بود و از میادین نفتی بازدید بود. “در سال 1951 وی ایران را متهم به دزدیدن اموال بریتانیا كرده بود. “[simple_tooltip content=’Ibid., p.245.’][ 28 ][/simple_tooltip] بعد از سقوط دولت كارگری، هنگامی كه ایدن وزیر امور خارجه شد، یكی از نگرانی های اصلی وی بحران شركت نفت ایران و انگلیس شد. وی در اواخر سال مهم 1954 نوشت:
این سال، سال بسیار عجیبی است. زیرا این همه راجع به مشكلاتی كه ما حل كرده ایم نوشته اند، مانند، تحادیه اروپای غربی، مصر، هندوچین، ایران، عربستان، اما كسی توجه ای به مسئله بحران شركت نفت ایران و انگلیس كه از همه مشكل تر بود نكرده است.[simple_tooltip content=’A.EDEN, Full Circle, (London: Cassell & Co. Ltd., 1960), p.248.’][ 29 ][/simple_tooltip]
ایدن باور نداشت كه از طرف كمونیست تهدیدی نسبت به ایران وجود داشت.
من این بحث را قبول نداشتم كه تنها جایگزین مصدق در ایران حكومت كمونیست می باشد. من فكر می كردم كه اگر مصدق سقوط كند، به جای وی، دولت منطقی تری خواهد بود كه با آن بشود موافقتنامه رضایت بخشی انجام گیرد.[simple_tooltip content=’B.LAPPING, op. cit., pp.264-265.’][ 30 ][/simple_tooltip]
بعداً، بعد از به بن بست رسیدن صحبتها در واشنگتن، ایدن در 20 نوامبر در مجلس عوام گفت:
“سه عنصر برای حل رضایت بخش وجود داشتند. اول، اقتصاد ایران تضمین نمی شود مگر آنكه صنعت نفت به طور كامل در همه ابعاد به كار بیافتد. دوم، مزایا باید بین ایران و كسانی كه این نفت را به جریان می اندازند باید تقسیم گردند. نهایتاً برای این عمل ملی كردن و پی آمدهای آن خسارت منصفانه باید پرداخت گردد و این یك طرفه انجام پذیر نمی باشد.[simple_tooltip content=’L.P. ELWELL- SUTTON, op. cit., p.264.’][ 31 ][/simple_tooltip]
هنگامی که صحبتها بین مقامات آمریكائی و دكتر مصدق با شكست روبرو شد، دكتر مصدق، كه هنوز در آمریكا به سر می برد، از ترومن، رئیس جمهور آمریكا، درخواست وام 120 میلیون دلاری كرد. ترومن پاسخ داد كه “این تقاضا مورد بررسی دقیق قرار خواهد گرفت.”[simple_tooltip content=’D.N.WILBER, Iran Past and Present, (New Jersey: Princeton University Press, 1985), p.115.’][ 32 ][/simple_tooltip] چرچیل گله كرد كه دولت آمریكا هنوز راجع به ارائه كمكهای مالی به ایران نظر مثبت دارد. موضوع حساس شده بود. اعطای وام نقشه محاسبه شده بریتانیا را جهت سقوط دولت ایران بهم می ریخت، ولی از دید دولت ایالات متحده اگر ایران سقوط كند، ریسك بزرگی به حساب می آمد.
Pages: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173