نخبگان سياسی بریتانیا، ایران یک سرمایه استراتژیک حیاتی و خلیج فارس: یک عصر جدید؟
از پایان 1951، طبق گزارشات از سفارت بریتانیا در تهران، نگرانی و اضطراب در قبال مصدق، در ایران بروز کرده بود:
تعداد زیادی از افراد میانه رو نگران افزایش فعالیتهای حزب توده هستند.[simple_tooltip content=’PRO, London, FO371/91472, The General Political Correspondence of the Foreign Office, report from the British Embassym Tehran to the Foreign Office, on Musaddiq, Confidential, 15th November, 1951.’][ 71 ][/simple_tooltip]
بنا به گفته سِر ویلیام استرنگ، قائم مقام وزیر امور خارجه بریتانیا:
با اینكه دكتر مصدق در ایران از طرفدارانی برخوردار می باشد، ولی دولت وی از محبوبیت كامل برخوردار نمی باشد. زیرا آن دولت مانند دولت های قبلی در ایران دارای فساد است.[simple_tooltip content=’PRO, London, FO371/91463, The General Political Correspondence of the Foreign Office, by Sir William Strang, Permanent Under – Secretary of State for Foreign Affairs, on Musaddiq’s position, 8th September 1951.’][ 72 ][/simple_tooltip]
در مارس 1953 مصدق برای محكم كردن موقعیت خود در مقابل رشد مخالفان، در مجلس كمیسیونی “برای آشتی دادن شاه و نخست وزیرش”[simple_tooltip content=’L.P.ELWELL- SUTTON, op. cit., p.311.’][ 73 ][/simple_tooltip] بوجود آورد. این به آن معنا بود كه “شاه به طور رسمی به عنوان رئیس دولت تلقی گردد،”[simple_tooltip content=’Ibid.’][ 74 ][/simple_tooltip] اما قدرت نهائی به نخست وزیر انتقال یابد. چنین پیشنهادی مخالفان مصدق را زیاد كرد و حمایتی كه بطور همه جانبه پس از انتخابات مجلس در سال قبل شده بود، از بین رفت و در نتیجه بین نمایندگان مجلس شكاف به وجود آمده بود.
در مقابل مخالفان مجلس، نخست وزیر یك رفراندوم به راه انداخت. این رفراندوم در تهران انجام و در آغاز ماه آگوست 1953 برگزار شد. نتیجه رفراندوم تأیید كامل و حمایت تمام از مصدق بود. نمایندگان مخالف در مجلس، رفراندوم را غیرقانونی و اعلام كردند كه رفراندوم مجلس را كمر بر زده است.
در 12 آگوست 1953، مصدق اعلام كرد كه با در نظر گرفتن نتیجه رفراندوم و اطاعت از آن قصد دارد كه مجلس را منحل نماید.[simple_tooltip content=’Ibid., p.313.’][ 75 ][/simple_tooltip]
نمایندگان مخالف در مجلس، مجلس را اشغال نمودند. شاه مصدق را بركنار و به جای وی ارتشبد زاهدی را به عنوان نخست وزیر جدید انتصاب کرد. او همچنین به فرماندهی ارتش هم برگزیده شد. مصدق از كناره گیری خودداری نمود. تظاهرکنندگان در تهران خواستار جمهوری شدند و مجلس منحل اعلام شد. حزب كمونیست، یا حزب توده، در ایران از مصدق حمایت نمود و خواستار تشكیل جمهوری دمكراتیك خلق گردید. همزمان “روسها اعلام كردند كه به ایران كمك خواهند كرد.”[simple_tooltip content=’R.RHODES- JAMES, Anthony Eden, (London: Macmillan, 1998), p.360.’][ 76 ][/simple_tooltip]
در هر حال، طرفداران و متحدان مصدق نا امید شده و بر علیه او متحد شدند. به نظر آنها:
پیروزی رفراندوم او پیروزی برای كمونیستها بود. او دیگر سیاستهائی را كه زندگی خود را قربانی آنها كرده بود دنبال نمی كرد. مصدق باعث از بین بردن مشروطه و قانون اساسی می شود. مصدق كه مخالف نفوذ خارجی بود حالا از حمایت اتحاد شوروی برخوردار می باشد.[simple_tooltip content=’B. LAPPING, op. cit., pp. 271-272.’][ 77 ][/simple_tooltip]
Pages: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173