نخبگان سياسی بریتانیا، ایران یک سرمایه استراتژیک حیاتی و خلیج فارس: یک عصر جدید؟

نخبگان سياسی بریتانیا، ایران یک سرمایه استراتژیک حیاتی و خلیج فارس: یک عصر جدید؟

بریتانیا امروزه مانند گذشته آینده خود را در قرن بیست و یكم در وابستگی به ایالات متحده آمریكا و در “روابط خاص” با آن كشور كه راجع به آن صحبت كرده ایم می بیند، و این در جنگ عراق سال 2003 مشهود بود.

در تاریخ 17 ماه مارس 2003 در یكی از مهمترین مناظره ها در مجلس عوام بریتانیا ، جَك اِسترو، وزیر امور خارجه بریتانیا در بیانیه خود اظهار داشت:

همانطور كه مجلس مطلع می باشد، دیروز، در جزایرا زُر، جناب آقای نخست وزیر، در ملاقات خود با پرزیدنت بوش، حمایت خود را از سیاست ایالات متحده در عراق ابراز داشت. همچنین در این ملاقات جناب نخست وزیر به همراه پرزیدنت بوش خواهان اقدامات قاطعانه علیه صدام حسین شدند. آن دو از تمام اعضای شورای امنیت خواستند باید جهت خلع سلاح كردن صدام در رابطه با سلاح های كشتار دسته جمعی اقدام شود. طبقه قطع نامه 1441 به خاطر سرپیچی صدام از انهدام سلاح های كشتار دسته جمعی خود، و ضعف شورای امنیت جهت فشار بر روی صدام، كابینه از مجلس خواهان تأیید شركت بریتانیا در عملیات جنگی علیه عراق می باشد.[simple_tooltip content=’labour.org.uk‘][ 50 ][/simple_tooltip]

روز 26 مارس 2003 تونی بلر، نخست وزیر بریتانیا جهت حمایت از سیاستهای مشترك آمریكا و بریتانیا، و مذاكره با پرزیدنت بوش، به كمپ دیوید رفت. بلر در آمریكا در راستای اهداف سیاست ایالات متحده در عراق و حمایت از سیاست های مشترك بریتانیا و آمریكا در جنگ عراق اظهار داشت:

همانطوری كه ما (ایالات متحده و بریتانیا) افغانستان را از طالبان آزاد ساختیم – عراق بدون صدام حسین هم جای بهتری خواهد شد…[simple_tooltip content=’labour.org.uk‘][ 51 ][/simple_tooltip]

در بیانیه دیگر طی سفر بوش به بلفاست (ایرلند شمالی) در 8 آوریل 2003 ، بلر گفت:

قطعنامه جدیدی توسط شورای امنیت باید تأیید گردد برای دولت بعد از صدام، و در این مورد بین پرزیدنت بوش و ما توافق كامل وجود دارد.[simple_tooltip content=’labour.org.uk‘][ 52 ][/simple_tooltip]

این یك نمونه از سیاست آتلانتیسی اخیر بریتانیا بوده است كه تا حال كه آغاز قرن بیست و یكم می باشد ادامه دارد، كه شواهد ارائه داده شده در بالا به عنوان مثال، این موضوع را به اثبات رساند. حداقل اگر حساب كنیم كه سیاست آتلانتیسی از زمان پس از اتمام جنگ جهانی دوم در سال 1945 ابداع شده است، كه به عبارتی از خود جنگ دوم شروع شد، و به عبارت دیگر از بعد از جنگ اول جهانی شروع شد، كه در این كتاب هم گفته شد، و به آن اشاره شده است، هفتاد و اندی سال اگر طبق آنچه حال ذكر شد، بیشتر نه، از آن می گذرد حال كه آغاز قرن بیست و یكم است، پس گذشته نشان دهنده ثبات در سیاست آتلانتیسی می باشد و هیچ علامتی در تغییر آن دیده نمی شود كه حال آغاز قرن بیست و یكم می باشد.

This is a unique website which will require a more modern browser to work!

Please upgrade today!