نخبگان سياسی بریتانیا، ایران یک سرمایه استراتژیک حیاتی و خلیج فارس: یک عصر جدید؟

نخبگان سياسی بریتانیا، ایران یک سرمایه استراتژیک حیاتی و خلیج فارس: یک عصر جدید؟

دولت بریتانیا، در نتیجه كنار كشیدن استوكس، مذاكرات را معلق تلقی نمود. مصدق در نطق خود در مجلس سنای ایران در 5 سپتامبر، خاطرنشان كرد كه اگر دولت بریتانیا ظرف دو هفته به پیشنهاداتش كه راجع به آن ذكر كردیم جواب رضایت بخشی ندهد، اجازه اقامت پرسنل شركت نفت ایران و انگلیس در ایران باطل خواهد گردید. بنابراین دولت بریتانیا در مقابل اولتیماتوم مصدق، تصمیم گرفت به نمایندگان مجلس ایران و ایرانی ها نشان بدهد كه امید رسیدن به توافق با مصدق را از دست داده است. این حركت در واقع به منظور ساقط كردن دولت مصدق بود. به عبارت دیگر، اگر ایرانیان به دنبال توافق بودند و به حل بحران علاقه مند هستند، مربوط به آنها است كه اعتماد خود را نسبت به مصدق سلب كنند و كاری كنند كه وی استعفا دهد. در روز 5 سپتامبر دولت بریتانیا اعلام كرد كه مذاكرات را با دولت ایران قطع خواهد كرد. از طرف دولت بریتانیا اقدامات زیر در صورت شكست مذاكرات در نظر گرفته شده بود:

الف: – دستور كنترل استرلینگ، كه تأثیر آن محروم ساختن ایران از امكانات مخصوص می باشد كه در حال حاضر ایران دریافت می كند جهت قابل انتقال بودن و تبدیل استرلینگ به دلار.
ب:- ممنوع ساختن صادرات كالاهای بخصوص كمیابی از بریتانیا به ایران- كالاهایی مانند فولاد و شكر.[simple_tooltip content=’PRO, London, T236/3657, Treasury Records, Cabinet, Persian Oil, Action consequent upon the withdrawal of the Stokes’ mission, Secret 22nd August 1951, p.4.’][ 34 ][/simple_tooltip]

در 10 سپتامبر 1951 تصمیم گرفته شد كه مزایای بخصوصی از ایران قطع گردد. این اقدامات كه طراحی شده بود در جهت حفظ اقتصاد بریتانیا و جنبه تلافی جویانه نداشتند، امكانات ایران را برای استفاده از لیره استرلینگ محدود كرد، و همچنین باعث شد كه ایسران نتواند كالاهای كمیاب بخصوصی را بخرد. همچنین ممنوعیت اعلام شد جهت صادرات كالاهای دیگر از بریتانیا به ایران، كالاهایی مانند سه هزار تن خط راه آهن، و وسایل راه آهن.[simple_tooltip content=’PRO, London, CAB 129/47 CP (51) 257, Memorandum by Herbert Morrison on the dispute with Persia, Secret, 26th September 1951, p.10.’][ 35 ][/simple_tooltip]

دولت بریتانیا كه فكر می كرد فقط شاه می تواند مصدق را با شخصی معتدل تر جایگزین كند، (زیرا دولت بریتانیا مصدق را را بی منطق می شمرد) به سفیر بریتانیا در تهران دستور داد كه هر چه زودتر ملاقاتی با شاه داشته باشد. سفیر بریتانیا از لندن دستور داشت كه به شاه تأكید كند تا زمانی كه دولت مصدق سر كار است، هیچ چیز به نتیجه نخواهد رسید. سفیر بریتانیا در تهران به شاه اصرار كرد كه در جهت تعویض و جایگزین كردن دولت دكتر مصدق با دولتی كه بهتر بتواند منافع واقعی ایران را حفظ نماید گام بردارد.

چندی بعد، هریمن، نماینده ترومن در این بحران از دكتر مصدق یادداشتی دریافت كرد. در تاریخ 12 سپتامبر هَریمن توسط دكتر مصدق پیشنهادات جدیدی جهت حل اختلاف نفت دریافت کرد. این پیشنهادات تكراری شامل اولتیماتوم ایران به پرسنل بریتانیایی بود كه اجازه اقامت آنها در ایران را باطل می كرد. هَریمَن، پیشنهاد مصدق را جهت مذاكره با دولت بریتانیا رد كرد و در جوابی قاطع به مصدق نوشت كه:

آن به اصطلاح پیشنهادات زیاده روی نسبت به موضع سابق دكتر مصدق بود و موضوع اولتیماتوم به پرسنل بریتانیایی به وخامت اوضاع دامن می زند.[simple_tooltip content=’Ibid., p.11.’][ 36 ][/simple_tooltip]

This is a unique website which will require a more modern browser to work!

Please upgrade today!